کتاب های روانشناسی دانشگاهی
کتاب های روانشناسی دانشگاهی
زمینهٔ روانشناسی هیلگارد معمولاً به اشاره به نظریهها و مفاهیمی است که توسط کارل هیلگارد، یکی از روانشناسان برجسته قرن بیستم، ارائه شدهاند.
هیلگارد یکی از مؤسسان مکتب روانشناسی تحلیلی و یکی از پایهگذاران روانکاوی است.
او به ویژه در زمینههای روانکاوی و تحلیل روانی فردی شناخته میشود. زمینههای مهمی که در ارتباط با هیلگارد و تئوریهایش در روانشناسی وجود دارند عبارتند از:
- روانکاوی (Psychoanalysis): هیلگارد به عنوان یکی از پیشگامان روانکاوی شناخته میشود.
- وی نظریهها و مفاهیمی مانند اید، ناخودآگاه، سازمانیافتگی شخصیت و مکانیسمهای دفاعی را مورد بررسی قرار داد.
- روانشناسی شخصیت (Personality Psychology): تحلیل شخصیت انسان و شناخت عواملی که در ساخت و تکوین شخصیت نقش دارند،
- از مسائل مهمی است که هیلگارد به آن پرداخته است. او به ویژه با تکیه بر نظریهٔ روانکاوی، مفاهیمی مانند اید، سوپراگو و اگو را در توضیح شخصیت مورد بررسی قرار داده است.
- روانشناسی تحلیلی (Analytical Psychology): هیلگارد به عنوان یکی از پیشگامان روانکاوی تحلیلی شناخته میشود. او به ویژه با مفاهیمی مانند نظریهٔ اید، پیچیدگیهای ناخودآگاه و تأثیرات روانی عمیق بر شخصیت و رفتار انسان مشغول به کار بوده است.
- روانکاوی فردی (Individual Psychology): هیلگارد به عنوان بنیانگذار مکتب روانکاوی فردی شناخته میشود.
- او به بررسی عواملی مانند نقش و تأثیر روابط فرد با جامعه، تجربیات کودکی، و موانع رشد شخصیتی پرداخته است.
در کل، زمینهٔ روانشناسی هیلگارد شامل مباحث گستردهای است که به تحلیل و درک ژرف روانی و شخصیت انسان میپردازد و بر پایهٔ نظریات و تئوریهای روانکاوی و تحلیلی ساخته شده است.
آسیب شناسی روانی به مطالعه و تحلیل علائم، علتها، و پیامدهای مشکلات روانی و رفتارهای ناسالم در افراد میپردازد.
این زمینه مهمی در روانشناسی است که به شناسایی و درمان مشکلات روانی و رفتاری افراد کمک میکند. در این زمینه، تلاش برای فهم و توجیه رفتارها و احساسات ناپسند و همچنین پیدا کردن راهحلهایی برای افزایش کیفیت زندگی و رفاه روانی فرد مورد توجه قرار میگیرد.
برای انجام آسیب شناسی روانی، روانشناسان و متخصصان به ابزارهایی مانند مصاحبههای روانشناختی، پرسشنامههای استاندارد،
مشاهدات، و اطلاعات مربوط به تاریخچهٔ زندگی و تجربیات فرد روی میآورند. سپس با تحلیل این اطلاعات و شناسایی الگوها و عوامل موثر، به تشخیص و تعیین علت مشکلات روانی میپردازند.
علاوه بر این، آسیب شناسی روانی میتواند در بخشهای مختلفی از روانشناسی مورد استفاده قرار بگیرد، از جمله:
- روانشناسی بالینی: شناسایی و درمان اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن و … .
- روانشناسی کودک و نوجوانان: شناسایی و درمان مشکلات روانی در کودکان و نوجوانان مانند نارسایی توجه و بیشفعالی، اختلالات یادگیری، اضطراب مدرسه، و …
- روانشناسی اجتماعی: شناسایی و تحلیل اثرات مشکلات روانی بر رفتارها و روابط اجتماعی افراد و گروهها.
- روانشناسی بهداشتی و روانپزشکی: شناسایی و درمان مشکلات روانی در زمینهٔ بهداشت روانی و ارتباط با بیماریهای جسمی.
- روانشناسی کاربردی: شناسایی و حل مشکلات روانی در محیطهای کاری و سازمانی.
با استفاده از اطلاعات به دست آمده از آسیب شناسی روانی، میتوان به طراحی و اجرای برنامههای درمانی و مداخلههای روانشناختی مناسب برای بهبود رفتار و رفاه روانی فرد کمک کرد.
مفهوم “آمار احتمال روانشناسی” به دو عنوان مفهومی مرتبط در دو زمینه از روانشناسی اشاره میکند:
- آمار احتمال در روانشناسی: این مفهوم به استفاده از تکنیکها و مدلهای آماری برای تجزیه و تحلیل دادههای روانشناسی اشاره دارد. این روشها برای بررسی ارتباطات، پیشبینیها و مدلهای روانشناختی، و بررسی تفاوتها و شباهتها در گروههای مختلف افراد استفاده میشوند.
- به عنوان مثال، آمار احتمال میتواند به تحلیل احتمال وقوع یک حالت روانی خاص در یک جمعیت مشخص یا بررسی ارتباط بین متغیرهای مختلف در مطالعات روانشناسی کمک کند.
- مفهوم احتمال در روانشناسی: این مفهوم به استفاده از احتمال و نظریه احتمال در توصیف و تفسیر رفتارها، فرایندها و پدیدههای روانی اشاره دارد.
- به عنوان مثال، در روانشناسی شناختی، مدلهای احتمالی مانند
- مدلهای تصمیمگیری و مدلهای تصمیمگیری احتمالی برای بررسی رفتارها و تصمیمگیریهای انسان استفاده میشوند.
- این مدلها معمولاً بر اساس اطلاعاتی که در دسترس است، احتمال وقوع رفتارها و تصمیمگیریها را برآورد میکنند و به تحلیل و پیشبینی رفتارهای انسانی کمک میکنند.
بنابراین، “آمار احتمال روانشناسی” همچنان در حال توسعه است
و به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تحلیل و تفسیر دادهها و پدیدههای روانشناختی مورد استفاده قرار میگیرد.
روانشناسی فیزیولوژیک به مطالعه ارتباط بین عوامل فیزیولوژیک (مانند سیستم عصبی، هورمونها، عملکرد مغز و …) و رفتارها و تجربیات روانی انسان میپردازد. این حوزه از روانشناسی به بررسی نحوهی تأثیر فعالیتهای فیزیولوژیک بر رفتار و تجربهٔ انسان میپردازد و نیز به بررسی نحوهی تأثیر تجربیات و رفتارهای روانی بر فعالیتهای فیزیولوژیک انسان میپردازد.
این حوزه شامل موضوعات گوناگونی مانند استرس، اضطراب، خواب، خشم، شادی، بیماریهای روانی مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی، و نیز مسائل مرتبط با سلامت روانی و فیزیکی است. در طول سالها، پژوهشهای فراوانی در این حوزه انجام شده و به بررسی تأثیرات عوامل فیزیولوژیک بر رفتارها، احساسات، و تجربیات روانی انسان پرداخته شده است.
برخی از زمینههای مهم مورد مطالعه در روانشناسی فیزیولوژیک عبارتند از:
- استرس و واکنشهای استرس: بررسی تأثیرات فعالیتهای فیزیولوژیک بر واکنشهای استرس و راهکارهای مقابله با آن.
- اضطراب و اختلالات اضطرابی: مطالعه تأثیرات شاخصهای فیزیولوژیک بر اضطراب و تشخیص و درمان اختلالات اضطرابی.
- خواب و بیخوابی: بررسی رابطه بین فعالیتهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب و بیخوابی و تأثیرات آن بر سلامت روانی و فیزیکی.
- تأثیرات عوامل مواد مخدر و داروها بر رفتار و تجربههای روانی: مطالعه تأثیرات مواد مخدر، داروها و سایر عوامل شیمیایی بر فعالیتهای فیزیولوژیک و رفتارها و تجربیات روانی.
- سلامت روانی و فیزیکی: بررسی رابطه بین سلامت روانی و فیزیکی و نحوهی تأثیر یکدیگر.
با توجه به پیچیدگی روابط بین فعالیتهای فیزیولوژیک و روانی، روانشناسی فیزیولوژیک یک حوزه تحقیقاتی چند رشتهای است که نیازمند همکاری و تعامل بین روانشناسان، علوم مغز و اعصاب، فیزیولوژی، داروسازی و سایر رشتههای مرتبط است.
اگر شما عزیزان به دنبال خرید کتاب های روانشناسی هستید میتوانید از طریق بانک کتاب زنگ کتاب اقدام نمایید .
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.